کوچه باغ

کوچه باغ

سلام.اینجا کوچه باغ روستاست، کوچه باغی پر از خاطره های رنگارنگ و من یادمه غروب ها وقتی این جوی ها پر آب و در امتداد مسیر، راهی زمین های مردم می شد، از از باغ عمو جعفر سیب های سبزی همراه خود هدیه می آورد که مزه آن سیب های کال هنوز هم برایم یادآور زیباترین لحظات کودکیم است.

کسی چه میداند، شاید عمو جعفر ، این مرد مهربان، خودش سیب ها را در مسیر آب قرار میداد تا کام لحظات خندان کودکی من و دوستانم راشیرین تر کند و شاید باد از طرف خداوند مامور چنین کاری بود.

خوب یادمه کفش های جفت شده کنار جوی آب و پاهایی که تا زانو زیر آب بود و در مسیری مخالف آب با کشاکش جریان آب عشق بازی میکرد.خنده هایی که تمام کوچه باغ را پر میکرد وقتی حسن (دوستم) دنبالم بود تا مرا هم آغوش آب کند و صدای گفتگوی گرم نسیم با برگ درختان و صدای راز و نیاز غروب هنگام گنجشکان با خدا...

نگاه عابرانی که با حسرت و لبخند بر لب به ما خیره و گذر میکردند و سرمای نازک آب که با حرارت خواهش آن روز ها گفتگو داشت.

 همه و همه ی آن لحظات ناب کودکی یادش بخیر..

 کوچه باغ و درختان کهن سالش سندی است برای اثبات اصیل بودن خاطرات سبز کودکی مان و کاش فقط یک بار دیگه، نه برای یک روز،نه برای ساعاتی، بلکه برای لحظاتی برگردیم به دوران کودکی و با شوق و ذوقی فراتر از زمان کودکی مان بدویم به دنبال سیب های غلت زنان در مسیر آب و صدای خنده هایمان را چنان بلند کنیم که زمان از شوق، لبخند به لب به تماشا بنشیند و  چشمانش را ببندد و با خوابی عمیق از حرکت باز ایستد.آنگاه من و دوستانم برای همیشه در کودکی مان شادمان بمانیم...





:: برچسب‌ها: زروند , زروندی , کوچه باغ , روستا , روستای زروند , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : هادی زروندی
تاریخ : جمعه 28 آذر 1399
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
احمد زروندی در تاریخ : 1399/10/17/3 - - گفته است :

خسته نباشی هادی جان ممنون بابت پست های قشنگت و دست مریزاد

 

پاسخ مدیر وبلاگ:

سلام احمد آقا

خواهش میکنم. کاش وقت بیشتری داشتم که بتونم مطالب بیشتری بزارم. بهر حال خوشحال میشم سری میزنید.



نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: